بعدی Riscal Rioja ’43 بود، تیره و خالص، تازه، متعادل و به ظاهر جوان با کیفیتی دودی و گیاهی. تعجب کردم که آیا کابرنه سووینیون بخشی از ترکیبی با تمپرانیلو بوده است، همانطور که گاهی اوقات در مورد ریسکال های قدیمی تر اتفاق می افتاد.
مونفورتینو بارولو سال 43 فوقالعاده بود، بهطور شگفتانگیزی رنگ پریده، مانند یک رز تیره، اما با گذشت زمان در شیشه، بوی گل رز خشک شده و آهن به مشام میرسید، و به زیبایی با طعمهای ماندگار و با رنگ بالا متعادل میشد. شراب Vega Sicilia، یک شراب تعیین کننده Ribera del Duero، غنی و پر بود، با طعم های عمیق و خوشمزه شکلات، اسپرسو و دود.
شروع فوق العاده ای بود. حالا، بین ریزوتو و دوره بعدی، فیله مینیون، راهپیمایی کوچک بوردو قرمز آغاز شد. هر بطری یک رنگ آبی-سبز کنجکاو بود که ظاهراً نتیجه محدودیتهای زمان جنگ در شیشهسازی بود که استفاده از عناصر خاصی را که رنگ معمولیتر سبز تیره را ارائه میکرد، ممنوع میکرد.
اولین بار لینچ بیگز، تولیدکننده عالی پائویاک، دلپذیر و قابل نوشیدن، اما فاقد شکل و تعریف بود. شاید بقای آن به تنهایی معجزه آسا به نظر می رسید، اما در کنار بطری های دیگر رنگ پرید. بعدی شوال بلان 42 بود، سنت امیلیون از یکی از تولیدکنندگان بزرگ بوردو. غنی، پر و پر جنب و جوش، با طعم های لذیذ پونه کوهی و زیره بود.
سپس ’43 Gruaud-Larose، یک سنت جولین، با طعم های فلفلی، ملایم و اشاره ای از گرافیت مدادی که اغلب در شراب های Médoc یافت می شود. و در نهایت پتروس در بطری آبی کم رنگش. غنی، عمیق و تازه بود، با طعم هایی که در پرتگاه تکامل از شکلات به تنباکو، شرابی زیبا به نظر می رسید.
با این حال، با وجود این همه بطری جذاب، تمرکز بر روی یکی به قیمت بطری های دیگر دشوار بود. و با سابقه درگیر، کل تجربه حمل و نقل و کمی طاقت فرسا بود.
یکی از کلکسیونرها به نام جیمز کی. آقای نیولین پدربزرگ و مادربزرگش را که فرانسوی بودند و اشغال را تحمل کردند به یاد آورد.