متزگر به یاد می آورد: “او مدت ها پیش از من پرسید: “به نظر شما مکس این را می خواهد؟” و اضافه کرد که او “خیلی، خیلی مطمئن باشید که مکس این کار را خواهد کرد. برای روهل، یافتن «استخوانها» در صدها صفحه مکاتبات به فرآیند آزمون و خطا تبدیل شد.
او متوجه شد که عمل اول «درباره آشنایی یک معلم و دانش آموز با یکدیگر و ایجاد یک دوستی است»، او گفت، «این امر رابطه معلم و دانش آموز را معکوس می کند» در پرده دوم، که با دیالکتیکی آغاز می شود. زندگی پس از مرگ رول میگوید: «من سعی میکردم به مکس دیدگاه آرامشبخشی از زندگی پس از مرگ ارائه کنم که او از مرگ میترسید. و او در نهایت گفت: “متشکرم. اما نه.'”
کیت ووریسکی، که کارگردانی نمایشنامه رول قبلی در نیویورک، “الیزابت عزیز” را بر عهده داشت، همچنین درباره دو شاعر در حال تبادل نامه، برای کارگردانی قرارداد امضا کرد و جسیکا هچت بازیگر نقش رول، دوست و همکار دیرینه او بود. اما انتخاب بازیگران Ritvo یک چالش منحصر به فرد را معرفی کرد. رول گفت: «من قطعاً به این واقعیت حساس هستم که او دسترسی زیادی داشت و مردم هنوز در سوگ هستند.
او گفت که در طول تستهای آزمایشی تحت تأثیر قرار گرفته است. رول گفت: «در واقع دیدن دوباره زبان مکس در بدن یک فرد جوان بسیار زیبا بود.
رول و ووریسکی ایده بدن سوم روی صحنه را دوست داشتند – شبیه به مدیر صحنه در “شهر ما” تورنتون وایلدر – که ممکن است با دادن سوپ و اشعار به رول و ریتوو “به فضا رسیدگی کند”. وقتی بازیگران بن ادلمن و زین پیس برای نقش ریتوو خواندند، رول گفت، تیم بر این باور بود که “می توانند در هر دو نقش به زیبایی عمل کنند” با شب های متناوب. معلوم شد که ادلمن پیانو مینوازد و پیس گیتار مینوازد، بنابراین هر کدام موسیقی برای اجرا ساختند و دیگری شعر ریتوو را میخواند.
رول در مورد این دوگانگی گفت: «معمایی وجود دارد، و آن چیزی فراتر از گفتار است. اما این چیزی در مورد روح و بدن، و ناظر و مشاهده شده است. ناگفته نماند، همانطور که رول در یادداشت برنامه می نویسد، قابلیت تعویض بازیگران نشان می دهد که روح و میراث Ritvo “بزرگتر از هر بازیگر دیگری است.”
متزگر گفت: «مکس خودش خیلی بود. هر بار که شعری را میخواند، آن را متفاوت میخواند، زیرا اجازه میدهد لحظه شعر و لحظهای که میخواند با هم ادغام شوند.»