دنبالکنندگان بحثهای میز استایلز درباره لباسهای پوشیده شده در «جانشینی» (و همچنین تعدادی از حسابهای رسانههای اجتماعی) میدانند که طرفداران با چه وسواسی ژاکتهای پشمی، کلاهها، کفشها، ساعتها و گاهی کیفهای دستی تاسفآور شخصیتها را ردیابی و تشریح کردهاند. .
در روز یکشنبه، نمایش به پایان خود می رسد و بنابراین یک بررسی نهایی با میشل ماتلند، طراح لباس نامزد جایزه امی که مسئول ساخت نسخه قرن بیست و یکمی از شیک ماکیاولی است و به طور ناخواسته به ژانر مد «ثروت مخفیانه» دامن می زند، درست به نظر می رسد. . در مصاحبه ویرایششده زیر، که سر صحنه سریال جدید به دست آمد، خانم متلند – که از تیتراژ فیلمهای «دختری در قطار» و «فرشتگان در آمریکا» میتوان به آن اشاره کرد – درباره لباس پوشیدن برخی از شکنجهشدهترین، نفرتانگیزترین و جذابترین شخصیتهای سریال صحبت کرد. تلویزیون
با نگاهی به گذشته، آیا میتوانستید پیشبینی کنید که این نمایش شما را به کجا میبرد؟
شما هرگز انجام نمی دهید. جسی آرمسترانگ یک داستان درخشان باورنکردنی نوشت، اما مطمئن نیستم که بداند قرار است به کجا برسد. من هرگز از او نپرسیدم. یک چیز ثابت مسیر هر شخصیت بود، و در طول فصول، آنها خطوط داستانی و این ویژگیهای ذاتی را توسعه دادند که نمیتوانستید پیشبینی کنید.
و این باید برای یک طراح یک چالش غیرعادی بوده باشد، زیرا محیط آن امروزی است و کمد لباس شخصیت ها به عنوان لباس خوانده نمی شود.
ما «شیطان» را انجام نمی دادیم، اما آنها لباس هستند. این لباس است، اما همچنین لباس هایی که برای شخصیت ها روکش ایجاد می کند. من فقط یک قطعه کوچک از داستان سرایی هستم، اما کار کمک به تأکید بر ویژگیهایی است که این شخصیتها دارند. و ماهیت آن از جایی شروع می شود که آنها زندگی می کردند، کجا به دانشگاه رفتند، کجا به مدرسه آمادگی رفتند؟ اینها سوالاتی هستند که من در هر جا می پرسم. برایم مهم نیست که داری گارسون بازی می کنی. ما خط نمی کشیم ما به احراز هویت بازیگران کمک میکنیم و آنها را برای مخاطب واقعی میکند.
چطور؟
تحت آموزش دیدم [the five-time Oscar-winning costume designer] آن راث، و کاری که او انجام می دهد این است که به بازیگران کمک می کند راه خود را به سمت شخصیت های خود بیابند. وقتی «جولی و جولیا» را ساختیم، مریل استریپ نقش این زن شگفتانگیز 6 فوتی را بازی میکرد، نمادی تاریخی. وقتی مریل برای لباس ظاهر شد، ان او را کفشهای پاشنهدار هفت اینچی پوشید و بلافاصله حالت او تغییر کرد. چانه و شانه هایش جابجا شد. او جولیا شد. در «کابوی نیمهشب»، آن پاشنه کفشهای داستین هافمن را درآورد تا بتواند آن قدم بزند.
اما جولیا چایلد یک شخص واقعی بود. رویزها ساختگی هستند. لباس پوشیدن ما را فریب می دهد تا به گونه ای دیگر فکر کنیم.
من دوست دارم موافقت کنم، اما فروتنی من این اجازه را به من نمی دهد. بین نویسنده، هنرپیشه، لباسها و افراد پشتیبان، افراد زیادی هستند که داستان را به وقوع میپیوندند. این همیشه ارگانیک نیست، اما اساساً شما آنجا هستید تا به بازیگر کمک کنید تا مشخصات خود را ایجاد کند و در آن نقش ساکن شود.
از کجا شروع می کنی؟
همیشه کفش. از پایین شروع کنید و شخصیت را از آنجا رشد دهید. کفشها مهمترین لباس روی بدن افراد هستند. همه چیز را به شما می گویند. مثل این است که اگر تا به حال عاشق پسری شده باشید و بعد کفش ها را ببینید و متوجه شوید، اوه، این کار نمی کند.
مطمئن نیستم که تا به حال کفش ها را ساعت کرده باشم. اما هیچکس پای برهنه لوکاس ماتسون را از دست نداد – که فکر میکنم لباسهای زیادی هم دارد.
تمام هدف شخصیت ماتسون این بود که با همه چیزهایی که رویز از آنها تقلید می کنند مخالف باشد. آنها برای پول ایستاده اند. آنها طرفدار ثروت هستند. آنها برای موقعیت و وضعیت ایستاده اند. او بدون کفش می رود زیرا خود را فوق العاده باحال می بیند. او در تلاش است تا به عنوان این پدیده منحصر به فرد برجسته شود. او پول در شلوار ورزشی و بدون کفش، پول در یک تاپ است.
این یک تصویر منحرف کننده است. برعکس، جرمی استرانگ، در نقش کندال روی، با شروع زندگی در قدرتی که با مرگ پدرش، لوگان، به ارث برده بود، تغییر کرد.
نکته این است که از لباس ها به گونه ای استفاده کنید که در داستان نویسی اختلال ایجاد نشود. من انتظار ندارم کسی به لباس شخصیت ها توجه کند.
با توجه به اینکه این نمایش با تقویت روند “لوکس آرام” اعتبار دارد، آنقدرها هم خوب کار نکرد.
من فکر می کنم که گرایش به “ثروت مخفیانه” یا هر چیز دیگری که باشد، توسط … اشتیاق یک نفر ایجاد شده است. من خیلی مطمئن نیستم که واقعی است. با این حال، در لباس پوشیدن، آنچه جالب است، ایجاد تفاوت بین نان پیرس های جهان و رویز است. نان [the matriarch and head of a media conglomerate that rivals the Roy family’s Waystar Royco] پول قدیمی است او مطلقا نمی دهد [expletive] در مورد لباس او نمی داند لورو پیانا چیست. اگر به او پول می دادید به فروشگاه برونلو کوسینلی نمی رفت. وقتی چری جونز در نقش نان با آن چیز راه راه و روسری وارد می شود، به نظر می رسد که تازه از باغبانی آمده است.
لباسهای او برای کلاسش «گفتن» است.
پیرس ها بالاترین. خانواده رویز اندکی کمتر از آن هستند.
کندال هر چه فصل پیش می رفت به تدریج کمتر عادی می شد.
جرمی سابقه بسیار تحصیل کرده در مورد اینکه یک شخصیت کیست دارد. او در آن ساکن است. بسیاری از بازیگران این کار را انجام می دهند، اما برخی از تفاوت های ظریف بیشتر می دانند.
کلاه توپ معروف ترمه 625 دلاری لورو پیانا؟
وظیفه ما همیشه این است که از نقش بازیگران پیروی کنیم و بفهمیم چه چیزی برای داستان معنا دارد. من برای جلوگیری یا دیکته کردن آنجا نیستم. و ما همیشه نمی دانستیم که خط داستان قرار است به کجا برسد. من معمولاً به اندازه هر کسی متعجب می شوم. من حتی قسمت تشییع جنازه را تا دیروز ندیدم.
یکی از نمونه های لباس پوشیدن خوب زمانی است که بیننده به سختی ثبت می کند که روحانی در نمایش واقعی نیست.
این بسیار عالی بود که فرصت انجام این همه تحقیقات روحانی باورنکردنی را به دست آوردم که ظرافت زیادی به آن اضافه کرد. و ما مجبور شدیم فروشنده ها را پیدا کنیم. برای این چیزا کجا میری؟ اینطور نیست که ما در رم زندگی کنیم.
تنها کاری که باید برای کندال انجام می دادی این بود که در خیابان مدیسون قدم بزنی.
خیلی خوب است که جرمی در مورد لباس ها بسیار آگاه است. و من واقعاً به او اعتماد کردم، زیرا کندال آخرین مردی است که ایستاده است.
صبر کن. آیا باید هشدار اسپویلر صادر کنیم؟
منظور من چیزی مربوط به طرح یا اینکه چه کسی چیزی را در دست می گیرد نیست. منظورم بازیگری است که سر صحنه است و همیشه آخرین کسی است که جلوی دوربین میایستد. بازیگران باید صاحب شخصیت و حضور و لباس خود باشند.