هیچ وارث سلطنتی در تاریخ بریتانیا بیش از چارلز سوم، پادشاهی که قبلاً به عنوان شاهزاده ولز شناخته می شد، برای به تخت نشستن صبر نکرده است. هنگامی که او به طور رسمی تاج گذاری کرد، در 6 می، چارلز 74 ساله خواهد شد – 47 سال کامل از مادرش، الیزابت دوم، که در اواسط قرن بیستم در راه تاجگذاری خودش بود.
از اوایل سلطنت ملکه، چیزهای زیادی در سلطنت و در سلطنت تغییر کرده است. الیزابت از طریق حوادث تاریخی و سرنوشتی به شغل برتر رسید. عموی او، ادوارد هشتم، در سال 1936 استعفا داد و نظم عادی جانشینی را مختل کرد. پدرش جورج ششم جانشین او شد اما 16 سال بعد در سن 56 سالگی درگذشت و الیزابت را به سلطنت رساند. در مقابل، چارلز – مسنترین شاهزاده ولز در تاریخ بریتانیا که به پادشاهی رسید – یک پادشاه منتظر به دنیا آمد و یک عمر برای آمادهسازی وقت داشت.
مردم نیز به نوبه خود عمری برای شناختن چارلز داشته اند، که از دوران کودکی نادر او در انظار عمومی شروع شده است. در مراسم ازدواج او با دایانا، پرنسس ولز، که در سال 1997 درگذشت، یک صندلی کنار حلقه داشتیم. ما رابطه او با کامیلا پارکر بولز و در نهایت ازدواج با او را دنبال کردیم. ما شاهد مبارزات او با پسر دومش، شاهزاده هری، در حماسه ای در حال انجام بودیم که قرار است به مراسم تاج گذاری سرایت کند، که قرار است هری بدون همسرش، مگان، دوشس ساسکس در آن شرکت کند.
طبق سنت، وارثان تاج و تخت در امور غیر سلطنتی دخالت نمی کنند. اما چارلز یک شاهزاده ولز غیرعادی صریح بود. او را دوستدار موسیقی کلاسیک، دانشجوی فلسفه و مذاهب جهانی و طرفدار عقاید گاه بحث برانگیز می دانند. او اغلب در مورد موضوعات غیرمنتظره مانند طب جایگزین و کشاورزی ارگانیک (طرفدار) و معماری مدرنیستی (علیه) وارد بحث شده است.
تنها در لندن، مکانهای سلطنتی زیادی برای بازدید وجود دارد (کاخ کنزینگتون و کلیسای وست مینستر، برای شروع، نمایشگاههایی با مضمون سلطنتی برای کاوش («تجربه کاخ سلطنتی» در مادام توسو) و تورهای پیادهروی با موضوع تاجگذاری در این جذابترین مکان. از شهرها
اما برای بازدیدکنندگان علاقه مند به کاوش در تاریخ و روان پادشاه جدید، در اینجا چند توقف در یک تور سلطنتی جایگزین در داخل و اطراف شهر وجود دارد.
هایگرو
چارلز در سال 1980، قبل از ازدواج با دیانا، هایگرو هاوس، یک ملک نئوکلاسیک گرجستانی در گلاسسترشر را خرید. او آن را پناهگاهی میدید، سوراخی که میتوانست لذتهای روستایی را در آن دنبال کند و زیباییهای طبیعت را بیندیشد. او آن را کسل کننده می دانست و شهر را ترجیح می داد. این مکان بیشتر و بیشتر به محلی تبدیل شد که او با کامیلا پارکر بولز تلاش های محتاطانه ای ترتیب داد.
خانه – که با اتوبوس از لندن یا با قطار به کمبل و سپس تاکسی قابل دسترسی است – به روی افراد خارجی بسته است. اما زمین برای تورهای هر ماه از آوریل تا اکتبر باز است. تا پایان ماه مه، همچنین نمایشگاهی در کلیسای گارنیسون در چلسی، لندن با عنوان «Higgrove in Harmony: Exploring A Royal Vision» برگزار میشود که به شما امکان میدهد بدون ترک شهر از باغها قدردانی کنید.
این نمایشگاه نشان میدهد که باغها چقدر مشغلههای فلسفی و زیباییشناختی چارلز را تجسم میدهند: عشق او به طبیعت، اشتیاق او به سنت، اشتیاق او برای صنایع دستی. عکسی جذاب از او که روی زانوهایش در حال علفهای هرز است، و چندین آبرنگ و طرح شاهزادهای که قبلاً دیده نشدهاند، وجود دارد. گفته می شود که چارلز حتی بسیاری از آویشن را شخصاً در جایی که به عنوان پیاده روی آویشن شناخته می شود کاشته است.
باغها از تعدادی بخش به هم پیوسته تشکیل شدهاند و میتوانید عکسهایی از همه آنها را در اینجا ببینید، از جمله علفزار گلهای وحشی پر از گل، که چارلز آن را به عنوان تقلید از «پیشزمینه در نقاشی بزرگ بوتیچلی «Primavera» تصور میکرد.» با استفاده از روشهای سنتی پرورش داده شده است. با دست داس شده و هر پاییز توسط گوسفندان شروپشایر بازدید می شود. همانطور که چارلز زمانی گفت: “من هرگز ارزش “سم طلایی” را در طرح بزرگ تنوع زیستی دست کم نمیگیرم.
کالج ترینیتی، کمبریج
زمانی که چارلز هنوز یک دانش آموز ناراضی در یک مدرسه شبانه روزی دورافتاده اسکاتلند بود، یک کمیته سطح بالا حکم داد که بر خلاف سنت، او باید به جای رفتن مستقیم به ارتش، تحصیلات خود را ادامه دهد. بنابراین او اولین شاهزاده ولز شد که مدرک دانشگاهی دریافت کرد.
شاهزاده جوان به ترینیتی، ثروتمندترین کالج از 31 کالج دانشگاه کمبریج فرستاده شد. زندگی او در آنجا به سختی عادی بود. چارلز که از نظر خلق و خوی و موقعیت از اکثر دانشجویان دیگر جدا شده بود، اغلب برای عکاسی آخر هفته به حومه شهر و برای فعالیت های فرهنگی و دولتی به لندن می رفت. (او همچنین چند ماه در ولز تحصیل کرد تا برای اقامت رسمی خود به عنوان شاهزاده ولز در قلعه کرنارفون، قلعه ای قرون وسطایی در شمال غربی ولز، آماده شود.) طبق گزارش معاصر روزنامه تایمز، چارلز زندگی دانشجویی را آغاز کرد. او آواز خواند، بازیگری کرد، به مجله دانشگاه کمک کرد، در مقابل آکسفورد چوگان بازی کرد، دوره شبانه سفالگری را گذراند و به همراه دانشجویان دیگر به حفاری باستان شناسی به جزیره جرسی رفت.
شما می توانید با استفاده از قطار یک ساعته از لندن به کمبریج، از زیستگاه دانشگاهی شاهزاده بازدید کنید. ترینیتی یک تاکسی کوتاه به داخل شهر است. این کالج که توسط هنری هشتم در سال 1546 تأسیس شد، بسیار عالی است، که بخشی از آن به دلیل گزارش 1.3 میلیارد پوند دارایی آن است. (دارایی های آن شامل O2 Arena در لندن و بخش های بزرگی از بندر شلوغ و پرسود فلیکس استو است.)
از زمان همهگیری، فضای داخلی الهامبخش ترینیتی – از جمله دادگاه بزرگ. مجسمه معروف هنری هشتم که یک پایه صندلی در دست دارد که در برخی مواقع جایگزین شمشیر اصلی او شد. و کتابخانه ای که توسط سر کریستوفر رن طراحی شده و مربوط به سال 1695 است – متاسفانه به روی عموم بسته شده است. اما بازدیدکنندگان میتوانند از پشت نزدیک شوند، در امتداد شبکهای از چمنهای متعلق به کالج در سراسر رودخانه Cam قدم بزنند و از دروازههای مهیب نگاه کنند. در آنجا باربرهای کالج، با کلاه های پر زرق و برق، خوشحال خواهند شد که چیزهای سلطنتی و سایر نکات را به اشتراک بگذارند.
کتابخانه بریتانیا
چارلز، از طرفداران مصالح ساختمانی سنتی و ساختمانهای سنتی، سالهای زیادی را صرف حمله به آنچه بهعنوان آفت معماری مدرنیستی میداند، بوده است. در سال 1984، او موفق شد بسیاری از اعضای مؤسسه معماری لندن را با محکوم کردن کار آنها در یک سخنرانی در مؤسسه سلطنتی معماران بریتانیا، توهین کند.
مداخلات او اثر ضربهای داشت و باعث لغو برخی از ساختمانهایی شد که او بهخاطر تحقیر خاصی از آنها استفاده میکرد. برخی از تلفات: گسترش برنامه ریزی شده به گالری ملی، که چارلز آن را با یک “کاربونکل هیولا” مقایسه کرد. یک ساختمان طراحی شده توسط میس وان در روهه که او آن را “یک کنده شیشه ای غول پیکر” نامید. و سه پروژه توسط ریچارد راجرز، معمار مدرنیست که در سال 2021 درگذشت. چارلز با اشاره به یکی از پیشنهادات آقای راجرز گفت: “شما باید این مقدار را به Luftwaffe بدهید.” وقتی ساختمانهای ما را خراب کرد، چیزی تهاجمیتر از آوار جایگزین آنها نشد.»
بزرگترین بیتفاوتی چارلز، کتابخانه بریتانیا بود، پروژهای حماسی که توسط معمار کالین سنت جان ویلسون طراحی شد که بیش از ۷۰۰ میلیون دلار هزینه داشت و ۳۶ سال از زمان شروع به کار تا تکمیل آن طول کشید و به گفته او، به نظر میرسید «مجموعهای تاریک از آلونکهایی بود که به دنبال آن بودند. برخی از اهمیت نمادین. (برای اندازه گیری خوب، او اتاق مطالعه آن را با “سالن اجتماعات یک آکادمی برای پلیس مخفی” مقایسه کرد.)
این کتابخانه در سال 1998 افتتاح شد و فوراً مورد استقبال قرار گرفت، اگرچه اکثر مردم موافقند که نمای بیرونی آجر قرمز عابر پیاده ساختمان، با استقرار زیرکانه چندین سطوح، فضاهای سر به فلک کشیده و استفاده زیبا از نور، به فضای داخلی با شکوه آسیب می رساند. مرکز آن کتابخانه پادشاه است، مجموعهای با چرم و جلد که در یک قفسه کتاب شیشهای شش طبقه در مرکز ساختمان قرار دارد.
کتابخانه اکنون به یک مرکز فرهنگی پرهیاهو و پر جنب و جوش تبدیل شده است که در آن زندگی موج می زند. برخی از بزرگترین گنجینه های آن در فضای نمایشگاهی اختصاصی آن به نمایش گذاشته شده است. (یکی از مسئولان کتابخانه در پاسخ به درخواست توصیه ای در مورد بازدید اخیر گفت: «من کاملاً Magna Carta را دوست دارم.»)
آقای سنت جان ویلسون هرگز واقعاً از همه انتقادها خلاص نشد، اگرچه در سال 1998 به عنوان شوالیه اعطا شد. او در سال 2007 در سن 85 سالگی درگذشت. هشت سال بعد، این کتابخانه به عنوان ساختمانی در فهرست درجه یک، بالاترین افتخار میراث بریتانیا، معرفی شد.
ریتز
همانطور که انتظار دارید لندن مملو از مکان های مرتبط با چارلز است. کلارنس هاوس وجود دارد، جایی که او و ملکه کامیلا که به زودی تاج گذاری می شود، سال ها در آنجا زندگی می کردند. هیل هاوس در غرب لندن وجود دارد، جایی که او به مدرسه ابتدایی رفت و برج لندن که بسیاری از جواهرات خانواده اش در آن به نمایش گذاشته شده است. (در حال حاضر بدون تاج سلطنتی و تاج ملکه مریم است که در مراسم تاجگذاری استفاده می شود.)
و هتل ریتز، صحنه مناسبت تاریخی است که چارلز و کامیلا از سایه رابطه خارج از ازدواج خود بیرون آمدند و برای اولین بار به عنوان یک زوج در ملاء عام ظاهر شدند. تنها کاری که کردند این بود که یک مهمانی را ترک کردند و برای مدت کوتاهی بیرون ایستادند. اما همانطور که روزنامه ایندیپندنت در آن زمان بیان کرد، این همان لحظه ای بود که “15 ثانیه فلاش لامپ های کور به حداقل 12 سال غواصی و غواصی پایان داد.”
سال 1999 بود، چهار سال پس از آن که دایانا یک نارنجک را به اسطوره سلطنتی پرتاب کرد و گفت که “ما سه نفر در این ازدواج بودیم” – یعنی او، چارلز و کامیلا. این زوج در سال 1996 طلاق گرفتند. تصادف رانندگی مرگبار دیانا در تابستان سال بعد اتفاق افتاد. حضور در ریتز آغازی برای ادغام کامیلا در زندگی عمومی چارلز بود که با ازدواج این زوج در سال 2005 به اوج خود رسید.
ریتز تا جایی که ممکن است مکانی باشکوه برای یک بیرون آمدن عاشقانه است. در گوشه ای از پارک سبز در Piccadilly واقع شده است، این مکان تداعی کننده مجلل قدیمی مدرسه و مهمان نوازی بی پروا است.
بازدیدکنندگان غیر سلطنتی می توانند در رستوران ستاره دار میشلین غذا بخورند (نمونه غذای شام: کفی دوور به قیمت 68 پوند یا حدود 85 دلار). در بار Rivoli کوکتل بنوشید یا چای عصرانه را به قیمت هر عدد 70 پوند در سرسرای بزرگ میل کنید. نکته حرفه ای: یک چیز خوب بپوشید، فونت خوبی داشته باشید و پک خود را در خانه بگذارید. هر طور که به نظر برسید، در مقایسه با بقیه احساس کسالت خواهید کرد.
پاوندبری
پاوندبری که در یک انتهای دورچستر در دورست، جنوب غربی انگلستان واقع شده است، تجسم ولتانشاوانگ مفرد پادشاه است، جامعه ای که از ابتدا در 400 هکتار زمین کشاورزی متعلق به دوک نشین کورنوال، املاک سلطنتی ساخته شده است. چارلز زمانی گفت که این یک آزمایش سلطنتی در زندگی معاصر با حدود 4600 ساکن است که هدف آن “شکستن قالب خانه های متعارف” است.
مرکز مرکزی پاوندبری به نام مادربزرگ فقید چارلز، میدان ملکه مادر نامگذاری شده است. میخانه اصلی هتل دوشس کورنوال به نام همسرش نامیده می شود. اما عمدتاً این شهر تمرینی برای سلطنت نرم قدرت است. مصالح ساختمانی سنتی، معماری در مقیاس انسانی، طرح اصلی توسط معمار لوگزامبورگ مدرنیست گریزان، لئون کریر، زیبایی شناسی هماهنگ در درهای ورودی به زیبایی نقاشی شده، مغازه های صنایع دستی – همه اینها ارزش ها و فلسفه چارلز را منعکس می کنند.
با قطار به Dorchester South بروید، سوار اتوبوس شوید و به Poundbury بروید و در میدان پیاده شوید، که با مجسمه عظیم ملکه مادر قابل شناسایی است. در خیابان در هر جهتی قدم بزنید تا حس مکان را به دست آورید.
در اینجا خانههای شهری کلاسیک با ساختمانهای آپارتمانی و خانههای تکخانوادهای مستقل، در هم آمیخته با میدانها، پارکهای کوچک و حیاطها و کوچههایی که با حیلهگری ساخته شدهاند، فضای باز و ارتباطی را منتقل میکنند. زباله وجود ندارد. عابران پیاده کم هستند و سروصدا بسیار کم است.
ساکنان پاوندبری متعصبانی هستند که به این شیوه زندگی گرویده اند. خارجی ها کمتر مشتاق بوده اند. این شهر در فیلم «نمایش ترومن» با روستای پوتمکین، به بریگادون، «دیزنی لند فئودالی» و با شهر مقایسه شده است.
برای قضاوت خودتان، از مرکز باغ گل و وسایل باغبانی خرید کنید. در یکی از کافههای عجیب اطراف، مانند «پاتینگ شید»، با انواع زیتونهایش، غذا بخورید. در Finca در ساختمانی باشکوه به نام Buttercross مقداری نان دستی بخرید، در فروشگاه رفاه Buttermarket که به عنوان اداره پست نیز عمل میکند، به شایعات شهر پی ببرید، یا در یک آبگرم در Pure Beauty افراط کنید.
دورتر
شما نمی توانید چارلز را در وب سایت گوردونستون، مدرسه شبانه روزی دورافتاده اسکاتلند، پیدا کنید که پدرش، شاهزاده فیلیپ، او را مجبور به حضور در آن کرد و زمانی از آن به عنوان “کولدیتز در لباس پوشیدن” یاد می کرد، با اشاره به اردوگاه اسیران جنگی. توسط نازی ها اداره می شود. اما اتفاقاً با حومههای فوقالعاده زیبا (اگر اغلب مرطوب و سرد) احاطه شده است، و از جمله در نزدیکی شهر بازار دوستداشتنی الجین متعلق به قرن سیزدهم است.
چارلز همانطور که شایسته نقش سابقش به عنوان شاهزاده ولز است، یک اقامتگاه در ولز دارد: Llwynywermod، در نزدیکی Mydffai، یک روستای کوچک در نزدیکی پارک ملی Brecon Beacons. برای عموم بسته است، اما بازدیدکنندگانی که واقعاً مشتاق تجربههای سلطنتی هستند، میتوانند از میان دو کلبه تعطیلات – محدوده شمالی و محدوده غربی – برای اجاره در ملک انتخاب کنند.