مرد میانسالی که پسر معتادش را به قتله رساند، در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.
به گزارش ایران، به این پرونده در اواخر مرداد سال گذشته با تماس فردی که مدعی بود از خانه همسایهشان در منطقه پیروزی بوی تعفن میآید آغاز شد.
وی در توضیح ماجرا به مأموران کلانتری شهدا گفت: من مدیر یک مجتمع مسکونی من چند روزی است که از خانه واحد اول بوی بسیار بدی میآید به طوری که بقیه همسایهها معترض هستند و وقتی هم درباره مالک واحد توضیح میدهد، جواب قانع میشود. بیان کننده نمی گوید و صحبت های متناقضی مطرح می کند.
اما او چند سالی است که با پسر جوان که معتاد بود، حالا هم اختلاف داشت و درگیری داشت و چند روزی است که صدای درگیری آنها نمیآید به همین خاطر تصمیم گرفتیم موضوع را با پلیس در میان بگذاریم.
پس از بررسی های اولیه مشخص شد که مدیر ساختمان درست بوده و بوی تعفن آذردهنده های ساختمانی پیچیده است.
ماموران در اولین گام از تحقیقات به سراغ مالک واحد به نام اکبر ۶۵ ساله رفتند و پس از چند و پاسخ متوجه شدند که قصد گمراه کردن ماموران را دارند. بنابراین مأموران با حکم قضایی وارد خانه شدند و هنگام بازرسی متوجه جسد پسر جوانی در داخل حمام شدند که در بررسیها مشخص شد جسد متعلق به بابک ۲۹ ساله فرزند اکبر است.
در ادامه جسد با دستور قضایی پزشکی قانونی انتقال پیدا کرد و پزشکی قانونی پس از معاینه جسد در گزارشی اعلام کرد که علت مرگ ناشی از بریدگیهایی با جسم تیز بوده است.
خانواده خانواده در همان محل کشف جسد گزارش شده است که در نهایت با پزشکی قانونی و مستندات به دست آمده از سوی مقامات 3 روز بعد به ق پسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا به مأموران گفت: چند سالی بود که پسرم به مریض مبتلا شد. پیدا کرده بود و سر همین موضوع هم ما همیشه با هم دعوا داشتیم.
خیلی تلاش کنیم تا قانعش کنیم که مواد را کنار بگذارند، حتی چندباری خواستیم او را به کمپ ببریم، اما بابک با ما همراهی نمیکردم و میگفتم نمیتوانم مواد را کنار بگذارم.
تا چند روز قبل دوباره با هم دعوا کردم و من از شدت عصبانیت می توانم خودم را کنترل کنم و با یک قیچی ضرباتی به بدن او زدم و دقایقی بعد هم در عین ناباوری متوجه شدم که پسرم به خاطر درد شدید فوت کرده است.
آنقدر شوکه بودم که نمیدانستم چه کاری انجام دهم به همین خاطر جدش را به داخل حمام بردم و در آنجا نگه داشتم تا آنجا که ۴ روز بعد از آن همسایهها به مأموران خبر دادند و من دستگیر شدم.
پس از اعترافات صریح، صحنه ای که انجام شد، انجام شد و پرونده وی با تکمیل تحقیقات به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در جلسه دادگاه اکبر با تکرار اظهاراتش در مرحله بازجویی ابتدایی اظهار کرد و گفت: به هیچ عنوان قصدم کشتن پسرم نبود.
من مدت زیادی رفتارهایش را تحمل کردم. او زندگی ما را سیاه کرده و حاضر نبودنش را کنار بگذارد. به محض اینکه از خانه بیرون میرفتیم یکی از وسایل خانه را برمیداشت و برای خرج موادش میرفت و آخرین بار متوجه شدم که هم خانه را فروختهام را از دست دادم اصلاً نمیدانستم چه کاری انجام دهم.
حتی پس از اینکه متوجه شدم فوت کرده نابود شدم، اما کاری از دستم برنمیآمد و حالا هم پشیمانم. با پایان دفاعیات این کشور، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.