نظر داستان دو رهبر یهودی

ولودیمیر زلنسکی روز یکشنبه با اخراج معاون وزیر زیرساخت مظنون به رشوه خواری بار دیگر خبرساز شد.

رئیس جمهور اوکراین با اشاره به شهرت بسیار شایسته کشورش به دلیل فساد گفت: “من می خواهم این واضح باشد: هیچ بازگشتی به آنچه در گذشته بود وجود نخواهد داشت.” وزیر مظنون به عضویت در گروهی است که در ازای قراردادهای خرید تجهیزات و ماشین آلات رشوه می گرفتند. زلنسکی روز بعد با ممنوعیت سفر مقامات دولتی به خارج از کشور برای مقاصد غیردولتی پیگیری کرد، احتمالاً برای جلوگیری از پنهان کردن هرگونه دستاوردهای غیرقانونی در خارج از کشور، اما همچنین برای اطمینان دادن به اهداکنندگان بین‌المللی مبنی بر اینکه شریک صادق و قابل اعتمادی دارند.

همچنین روز یکشنبه، یکی دیگر از رهبران جهان یک مقام فاسد دیگر را اخراج کرد – اما داستان در اینجا کاملاً متفاوت است.

دادگاه عالی اسرائیل به بنیامین نتانیاهو دستور داد تا یک کلاهبردار مالیاتی به نام آریه دری را از خدمت در کابینه آقای نتانیاهو به عنوان وزیر بهداشت و وزیر کشور حذف کند. نخست وزیر همانطور که در نامه ای به دری که در جلسه کابینه با صدای بلند خوانده بود، “با دلی سنگین، اندوهی بسیار و احساسی بسیار دشوار” موافقت کرد. نتانیاهو به فشار برای یافتن راه هایی برای حضور دری در دولت ادامه خواهد داد. او به طور بالقوه می تواند به او منصب نخست وزیری «جایگزین» را بدهد.

چه تضادی. در میان یک جنگ ناامیدکننده برای بقای ملی، زلنسکی کمپینی را برای بیرون راندن کلاهبرداران از دولت به راه انداخته است. و نتانیاهو در تلاشی ناامیدکننده برای ماندن در قدرت، کمپینی را برای نگه داشتن کلاهبرداران به راه انداخته است.

سال‌ها دیدگاه‌های دوسویه‌ای در مورد نتانیاهو داشتم. او مرد دوست داشتنی نیست. پدرش در مورد او گفت که “او نمی داند چگونه رفتارهایی را ایجاد کند که مردم را مجذوب ستایش یا لطف کند.” بسیاری از مخالفان سیاسی او زمانی با روحیات ایدئولوژیک او بودند، اما به دلیل فقدان ظلم‌های او از بین رفتند. آویگدور لیبرمن، وزیر دفاع سابق، پس از ادعای اینکه نتانیاهو اجازه تحقیقات خصوصی از خانواده‌اش را صادر کرده است، درباره رئیس سابق خود گفت: طبق کد من، این گناهی است که حتی در یوم کیپور هیچ بخششی برای آن وجود ندارد.

نکته مثبت نتانیاهو این بود که در کارش خوب بود. اسراییل در دوره او از لحاظ اقتصادی رونق گرفت. روابط شکوفا با دشمنان سابق در آفریقا و جهان عرب برقرار کرد. کودتاهای اطلاعاتی حیرت آور را انجام داد و قدرت ایران را در سوریه به شدت کاهش داد بدون اینکه جنگی همه جانبه به راه انداخته شود. و علیرغم شهرت نتانیاهو به عنوان یک شعله افکن جناح راست، او معمولاً نزدیک به مرکز حکومت می کرد تا حواشی.

به این دلایل، من یک بار نتانیاهو را ریچارد نیکسون اسرائیل خطاب کردم. اما معلوم شد که این عمیقاً نامهربان بود – با نیکسون. حداقل محدودیت هایی برای آنچه رئیس جمهور سی و هفتم مایل بود با سیستم حکومت مشروطه انجام دهد تا خود را در مقام حفظ کند، وجود داشت.

هیچ چیز مشابهی در مورد نتانیاهو نمی توان گفت، که اکنون از اکثریت چهار کرسی پارلمانی خود (که با کمتر از 50 درصد آرا به دست آمده است) استفاده می کند تا اصلاحات اساسی در قوه قضاییه را انجام دهد که به کنست اجازه می دهد تا احکام دیوان عالی را لغو کند. فقط یک رای اکثریت پارلمانی. محافظه‌کاران آمریکایی که تمایل به حمایت از نتانیاهو دارند، ممکن است از خود بپرسند که در مورد سیستمی که در آن چاک شومر می‌تواند از اکثریت یک کرسی خود در سنا برای رد کردن احکام دیوان عالی، مانند تصمیم دابز در مورد سقط جنین استفاده کند، چه احساسی دارند.

این موضوع برای اسرائیل که فاقد قانون اساسی مکتوب رسمی و تفکیک‌های معمول قدرت است که به تضمین حقوق اقلیت‌ها در مواجهه با حکومت اکثریت کمک می‌کند، اهمیت بیشتری دارد. همانطور که یکی از رهبران اسرائیل در سال 2012 بیان کرد: “تفاوت بین کشورهایی که حقوق آنها فقط روی کاغذ است و کشورهایی که در آنها حقوق واقعی وجود دارد – این تفاوت یک دادگاه قوی و مستقل است” و افزود: “در مکان هایی که قوی و مستقل نیست. سیستم دادگاه، حقوق قابل حمایت نیست.»

نام آن رهبر اسرائیل: بنیامین نتانیاهو.

چه چیزی تغییر کرد؟ نتانیاهو خود را دچار مشکل قانونی کرد و به او علاقه شخصی داد تا قوه قضائیه را زیر پا بگذارد. شرکای ائتلاف او به دنبال معافیت دائمی برای دانشجویان یشیوا ارتدوکس افراطی از خدمت سربازی هستند، چیزی که قوه قضاییه به درستی به دلایل برابری در برابر آن مقاومت کرده است.

اما نتانیاهو همچنین در امتداد جریان دموکراسی غیرلیبرال حرکت کرده است که سایر قهرمانان آن عبارتند از ویکتور اوربان مجارستانی و ژایر بولسونارو از برزیل. حکومت بیش از حد شخصی‌شده و پوپولیستی که با از بین بردن کنترل‌ها و توازن‌های نهادی به دست می‌آید، نحوه تبدیل دموکراسی‌ها به موبوکراسی‌ها است. به همین دلیل است که پدران بنیانگذار آمریکا، سیستم ما را به روشی که ساختند، ساختند.

بعد از آخرین انتخابات اسرائیل، نوشتم که اشتباه است که بگوییم اسرائیل با فاشیسم قریب الوقوع مواجه شده است. من هنوز هم فکر می‌کنم که درست است: جامعه مدنی اسرائیل همچنان با انگیزه قوی باقی می‌ماند، رهبران نظامی آن همچنان به هنجارهای دموکراتیک متعهد هستند و حتی نتانیاهو مجبور شد با اخراج دری در مقابل دادگاه تعظیم کند. سایر دموکراسی ها از رهبران بسیار بدتری جان سالم به در برده اند، از جمله، اخیرا، رهبران ما.

اما اگر اسرائیل بخواهد استقامت کند، باید احترام اخلاقی دوستان صادق خود را نیز حفظ کند. حیف است که امروز بزرگترین رهبر مردم یهود به جای اورشلیم در کیف زندگی می کند.

Makayla Massey

کاشف برنده جایزه کل معتاد زامبی. متعصب فرهنگ پاپ بی عذرخواهی. تواهولیک.

تماس با ما