بر اساس گزارش گالوپ، در سال 2010، جنبش تی پارتی از حمایت 52 درصد جمهوری خواهان برخوردار بود. پنج سال بعد، این حمایت در میان جمهوریخواهان تقریباً به نصف کاهش یافت. اکنون، نظرسنجیکنندگان به ندرت در مورد چای پارتی سؤال میکنند.
در سال 2008، زمانی که جان مک کین فرماندار جمهوری خواه را به عنوان معاون خود انتخاب کرد، سارا پیلین را به کشور تحمیل کرد. پیلین تفرقه افکن و آتش زا و مستعد دور شدن از حقیقت بود. اما در ابتدا او در میان جمهوریخواهان محبوب بود.
در سال 2010، در میان جمهوری خواهان، او محبوب ترین رقیب احتمالی جمهوری خواه برای انتخابات ریاست جمهوری 2012 بود. با این حال، امسال پیلین در انتخابات ویژه برای کرسی مجلس به یک دموکرات در آلاسکا شکست خورد، ایالت قرمزی که ترامپ در سال 2016 و در سال 2020 برنده شد.
در اوج محبوبیت آنها در حزب، تصور سقوط هر یک از این چهره ها دشوار بود. اما این اتفاق افتاد. و احتمالا برای ترامپ هم اتفاق خواهد افتاد.
برای دهه ها، محافظه کاران انبوهی از عصبانیت و عصبانیت آماده بودند تا خود را به ارابه شعله ور بعدی برسانند. آنها خود را در لحظه متقاعد میکنند که برخی از اصول وابستگیهای آنها را به پیش میبرد – محدودیت اقتصادی، مرزهای امن، ضد بیداری – اما در واقع فقط یک شورش دائمی علیه شمول و روشنگری است.
برای آنها تغییر، رشد و تکامل دشمن است.
اعتراف می کنم که تغییر و رشد می تواند کثیف باشد. ممکن است اشتباهاتی وجود داشته باشد که محافظه کاران به ناچار از آنها به عنوان اتهامی برای تغییر استفاده خواهند کرد. اما تغییر غیرقابل مهار و اجتناب ناپذیر است.
بنابراین، بسیاری از جمهوریخواهان به افرادی که مقاومت و پسرفت را نمایندگی میکنند، میچسبند، افرادی که مدعی توانایی و تمایل به توقف زمان و معکوس کردن آن هستند.