jeejowbanner

اسرار یک کمال گرا ونیزی در واشنگتن فاش شد

واشنگتن – برای هنری جیمز، مرد ما در ایتالیا، «در صحبت کردن از ونیز بدون اینکه او تقریباً به عنوان سخن گفتن باشد، چیز مضحکی وجود دارد.»

سال 1882 است، نویسنده آمریکایی هنوز 40 ساله نشده است و به او ویتوره کارپاچیو است: نقاش اوایل رنسانس که چرخه‌های داستانی قدیسان مسیحی کلیساها و انجمن‌های برادری در سراسر شهر دریایی را تزئین می‌کند. جیمز عاشق ونیز می شود و اولین مقاله ای را می نویسد که در آن قبل از نقاشی های تینتورتو و بلینی نفس نفس می زند و درباره سایر گردشگران ناله می کند. («اگرچه در ونیز چیزهای ناخوشایندی وجود دارد، اما هیچ چیز به اندازه بازدیدکنندگان ناخوشایند نیست.» هنوز هم درست است!) او متوجه می شود که کارپاچیو، بیشتر از تینتورتو، «به کمال نزدیکتر شده است»، اگرچه احساس نمی کند که نیازی به تأمل در این موضوع نیست. جیمز در سال 1882 نوشت: “شهرت او امروز درخشان تر از همیشه است.”

این روزها چندان روشن نیست. با آمدن قرن بیستم، زائران و مسافران یک روزه ونیز به سمت نقاشی‌های پرشور و هیجان‌انگیز تیتیان و تینتورتو گرایش پیدا کردند – تینتورتو حتی به عنوان یک هنرمند «معاصر» در دوسالانه اخیر ونیز ظاهر شد و خودش را در مکعب سفید نگه داشت. کارپاچیو که نیم قرن قبل کار می کرد، گوتیک تر و محکم تر بود. نام او اکنون ممکن است تنها به عنوان یکی از بسیاری از استادان قدیمی که با آمدن طوفان مدرنیستی وضعیت مشهور خود را از دست داد، شناخته شود.

بنابراین، اندازه‌گیری کامل از این کمال‌گرای نقاشی در «ویتوره کارپاچیو: داستان‌سرای استاد رنسانس ونیز» در گالری ملی هنر اینجا لذت‌بخش است. این مهم‌ترین نمایش Carpaccio در 60 سال گذشته است، اولین نمایش خارج از ایتالیا، و نمایش عالی Tintoretto در گالری ملی در سال 2019 را دنبال می‌کند و بر اساس آن ساخته شده است. زیرنویس Karpaccio-for-Kidz آن را گمراه نکنید. این یک اقدام برجسته است، با وام از نزدیک به 50 موزه، دانشگاه و کلیسا از آتلانتا تا کرواسی، و چندین بنای تاریخی نقاشی ونیزی که هرگز انتظار نداشتم تا این اندازه دور از تالاب ببینم. (نمایش توسط پیتر هامفری، استاد بازنشسته تاریخ هنر در دانشگاه سنت اندروز در اسکاتلند، با همکاری متصدیان آندریا بلینی و گرچن هیرشاور برگزار شده است.)

مسافت پیموده شده شما ممکن است متفاوت باشد، اما پس از دو بار بازدید، تخمین من از کارپاچیو همان جایی بود که قبلا بوده است. خط قاتل در دوران اوج خود به طرز باشکوهی تصفیه شده، در سال های آخر زندگی شلخته تر. شیک، حتی خیالی، اما همیشه موقر. هرگز به اندازه بلینی متحرک نیست. مغزی بسیار کمتر از تیتین قطعا لبه صندلی شما کمتر از Tintoretto است. بیا خودت تصمیم بگیر این نقاشی ونیزی اغلب در سمت ما از اقیانوس اطلس دیده نمی‌شود، و گالری ملی به طور استثنایی دو نقاشی از نه نقاشی مسحورکننده‌ای را که او کمی پس از سال 1500 برای Scuola di San Giorgio degli Schiavoni، مرکز کارپاچیو کشید، به دست آورده است.

یکی پانورامای غم انگیز او «سنت جورج و اژدها» (حدود 1504-07)، که در آن شهید حامی اسکولا، جانور را درست در گلو می زند. دیگری اثر باشکوه «سنت آگوستین در مطالعاتش» (از سال 1502 یا بیشتر)، احتمالاً معروف‌ترین اثر کارپاچیو است که جیمز آن را «مرواریدی از احساسات» تخمین زد، و می‌توانم بدون اینکه یک یاقوت رنگی خارق‌العاده به آن اضافه کنم. این نقاشی‌ها اخیراً با کمک آژانس غیرانتفاعی حفاظت از ونیز بازسازی شده‌اند و اکنون در بال غربی نئوکلاسیک گالری ملی می‌درخشند. این نمایش سرشار از نقاشی‌ها نیز هست: مطالعات فوق‌العاده زیبا روی سر قدیسان و زره‌های سربازان، و طرح‌های سریع‌تر که در آن خطوط متقاطع ناگهان به یک گوندولا و پاروهای آن تبدیل می‌شوند.

برخلاف بسیاری از هنرمندان ونیزی که به جمهوری شناور مهاجرت کردند، کارپاچیو پسر بومی سرنیسیما بود که در اوایل دهه 1460 در یک تاجر پوست و پوست به دنیا آمد. آیا او زیر نظر جووانی بلینی یا شاید برادر کمتر معروفش جنتیله بلینی تمرین کرد؟ به سختی می توان مطمئن بود، اگرچه در اوایل دهه 1490 او صحنه های مذهبی و خانگی مانند «دو زن در بالکن» را که از موزه Correr ونیز به امانت گرفته شده بود، نقاشی می کرد، که نمونه های Bellinis را به کار می برد، اما امضاهای جدید Carpaccio را داشت.

زنان در نمایه ظاهر می شوند: یک انتخاب مکرر برای Carpaccio، که طرفدار ترکیب ثابتی است که می تواند بی انتها یا حتی کمی قرون وسطایی باشد. آنها با سگ های خانگی بازی می کنند و در میان پرندگان عجیب و غریب می نشینند که به نقاش اجازه می دهد مهارت ها و تعهد خود را به جزئیات نشان دهد. و آنها از یک بالکن مرمری شیک به تالاب سبز مشرف می شوند: فضایی اختراع شده، اما با چشم انداز دقیق یک نقطه ای چیده شده است.

جان راسکین، منتقد هیجان‌انگیز ویکتوریایی، «دو زن در بالکن» را در یکی از کتاب‌های بعدی خود به‌عنوان «بهترین تصویر جهان» معرفی کرد. واقعاً، این حتی بهترین کارپاچیوی یک زن در بالکن نیست. جذاب‌تر «خواندن باکره» او از سال 1505 است که به تازگی تمیز شده است، که برای آن مری لباس آبی همیشگی‌اش را برای لباسی از سرخابی براق به تن می‌کند. (حفاظت اخیر یک شگفتی را در لبه برش خورده سمت چپ نشان داده است: یک ساعد سفید شیری رنگ که با پارچه آبی پوشانده شده است، باقیمانده کوچکی از کودک مسیحی که زیر نور خورشید شادی می کند.)

بهترین نقاشی‌های کارپاچیو در چرخه‌های روایی – افسانه سنت اورسولا، زندگی مریم باکره، زندگی سنت استفان – و به سفارش ونیز ساخته شده‌اند. اسکول: برادران مدنی طبقه متوسط ​​که اعیاد برپا می کردند، فقرا را تأمین می کردند و برای شهروندان شهر تشییع جنازه ترتیب می دادند. این نمایش هر شش نقاشی زندگی مریم باکره (از تولد تا مژده تا خواب را دوباره به هم پیوند می‌دهد. اما نمایشگاه‌کنندگان در اینجا دو نقاشی به یاد ماندنی از این چرخه در Scuoli degli Schiavoni هستند که چشم‌اندازهای آن‌ها از شجاعت و دانش مقدس نشان می‌دهد که مراقبت بسیار زیادی دارد و حاوی شگفت‌انگیز است. جزئیات (این یک انجمن صنفی مهاجران بود: شیاوونی ها یا “اسلاوها” جامعه محلی دالماسی بودند و سواحل کرواسی در آن زمان بخشی از جمهوری ونیز بود.)

در «سنت جرج و اژدها»، قدیس با اسبی در حال جهش به جلو حرکت می‌کند، اما کارپاچیو با لاشه مثله شده قربانیان قبلی اژدها که بوفه‌ای برای مارمولک‌ها و مارهای مختلف فراهم می‌کنند، لذت بیشتری می‌برد. نقاشی بسیار ظریف روی کاغذ آبی، که از Met به امانت داده شده است، مراقبتی را که او از زره بشقاب به خرج می‌داد نشان می‌دهد: موج‌های نرم سطل زنجیری، درخشش نور بر روی چوب‌ها.

و در «St. آگوستین در مطالعاتش»، موهبت کارپاچیو برای ساختن فضاهای تخیلی و روایت‌های وسوسه‌انگیز به اوج خود رسید. آگوستین (که مدتها به اشتباه به عنوان سنت ژروم شناخته می شد) پشت میز خود نشسته است که با دیدی عرفانی گرفته شده است. در اطراف استودیو او کتاب‌های باز و نت‌های موسیقی وجود دارد. یک میتر و صلیبی در طاقچه پشتی قرار دارد که بازتاب معماری خود Scuola degli Schiavoni است. نور فراطبیعی پنجره نه تنها آگوستین، بلکه یک سگ کوچک کرکی را روی زمین، در کنار نامه‌ای که نام کارپاچیو دارد، تثبیت می‌کند. هنری جیمز، هنگام بازدید از این نقاشی در ونیز، نوشت که این نقاشی «مهمان‌ترین پایان را با نوعی عظمت احساسی جهانی پیوند می‌دهد»، اما در سال 1882 از اینکه در Schiavoni «تصاویر دور از دید و بد نور هستند، نگهبان، احساس کرد. متجاوز است، بازدیدکنندگان متقابل غیرقابل تحمل هستند.» (من در آوریل گذشته به اسکوولای کوچک رفتم، بین یک کانال و Arsenale گیر کردم، و خوشحالم که این به‌روزرسانی به سبک تریپ ادوایزر را ارائه می‌دهم: تصاویر در سایه باقی می‌مانند، اما ازدحام جمعیت صفر است!)

در اواسط دهه 1510، زمانی که ونیز مرفه وارد جنگ می شد، کارپاچیو کنترل خود را از دست داده بود و لذت های خط مشی دقیق و بررسی دقیق او جای خود را به سبکی عجیب و غریب و حتی کارتونی متأخر داد. یک محراب در گالری ملی وجود دارد که شهادت 10000 مسیحی را به تصویر می‌کشد که بدن‌های بدون استخوان آنها در درخت‌ها در هم پیچیده (یا مصلوب شده‌اند). نقاشی‌های بعدی «پرواز به مصر» یا «پیتا» تقریباً آماتوری به نظر می‌رسند، با پارچه‌های متقاعدکننده و رنگ‌های تند. گویی نقاش سالخورده با جورجیونه و تیتیان جوان سعی می‌کرد تا با زمان همگام شود و نمی‌توانست کاملاً از آن استفاده کند.

در صورتی که این بررسی شکم شما را غوغا کند، میراث کارپاچیو همانقدر آشپزی است که نقاشی است. کارپاچیو گاو، بشقاب گوشت خام برش خورده و نازک که ممکن است به نظر پیش از کشف آتش باشد، به نام این مرد نامگذاری شده است. طبق کاتالوگ، این ظرف در سال 1963 در موسسه ونیزی Harry’s Bar اختراع شد. جوزپه سیپریانی، مالک، غذای جدید را پس از نمایشگاه غول پیکر کارپاچیو که در آن زمان در حال مشاهده بود، نامگذاری کرد. ظاهرا قرمزها به او الهام دادند. (بلینی، آن ترکیب شیرین ناخوشایند پروسکوکو و پوره هلو سفید، اختراع دیگری از هری با شجره نامه هنری است.)

این نمایشگاه جدید سال آینده به ونیز سفر خواهد کرد، به کاخ دوکاله، که به واشنگتن یک قطعه تبلیغاتی بزرگ وام داد: پانورامای کارپاچیو از شیر بالدار سنت مارک، نشان جمهوری ونیز. درست در کنار فک شیر، خود کاخ و کمپین پیازا سن مارکو را در همان نزدیکی می‌بینید. Punta della Dogana و کلیسای San Giorgio Maggiore در لبه آب بالای دم هیولای بزرگ قرار دارند. مانند بسیاری از عکس‌های اینجا، وسوسه‌انگیز است، کمی عجیب، اما با آنچه که جیمز آن را «تجمل دوست داشتن ایتالیا» می‌خواند، تحسین برانگیز است.

ویتوره کارپاچیو: داستان‌سرای ارشد رنسانس ونیز
تا 12 فوریه در گالری ملی هنر، واشنگتن، دی سی. nga.gov.

Kendrick Patel

پیشگام مادام العمر الکل. پزشک بیکن. گورو معمولی تلویزیون نرد قهوه. عاشق توییتر. کاوشگر آماتور

تماس با ما